باران،باز باران،شیشه پنجره را باران شست،از دل من اما چه کسی نقش ترا خواهد شست

باران - هوای بارانی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هوای بارانی

رؤیای نسیم

یکشنبه 87 اسفند 11 ساعت 6:51 عصر

چه زود گذشت، هنوز باورم نمیشود همه چیز مثل یک خواب شیرین،مثل یک رؤیا،مثل یک نسیم کوتاه به صورتمان وزید و تمام شد ، تا آمدم که حرفهای تنهاییم را با تو در میان بگذارم همه چیز تمام شد همه چیز .......
حتی ستاره فرصت چشمک زدن نداشت.چقدر ماه خیالش از بابت تو راحت بود .بیچاره ماه.کاش اغتشاش فرکانس برق نگاهت از طول موج جدایی ما بیشتر بود.مطمئنم آن موقع دیگر کم نمی آوردیم.......

((این را برای یک عزیز نوشتم که جای خالیش در قلبم همیشگی است))



  • آخرین برگ سفرنامه ی باران این است:که زمین چرکین است
  • به قلم : باران | تو هم یه مهربون باش

    دعوت

    دوشنبه 87 اسفند 5 ساعت 9:6 صبح
    کاش می آمدی و میدیدی  اینجا را برای تو ساخته ام، آذینش بسته ام.دیگر همین اتاق کهنه بی پنجره مدتهاست که به امید نفس کشیدنت دم و باز دم خودش را روحیه می دهد.فرش هایش را شسته ام .خاک روبه هایش را که همیشه زیر فرش پنهان میکردم به شوق آمدنت دور ریخته ام.هرچند گاهی غبار غم پلکهایم را خسته و سنگین میکند اما اشکهای همیشگیم کارشان را خوب بلدند.هرچند که اینجا شایسته ی تو نیست همه را میدانم اما تو هم که سخت نمیگیری .تبسم شیرینت را همیشه انتظار میکشم.کاش می آمدی .......
    نگذار دیر شود آخر میدانی من فرصت کمی دارم .دارد تمام میشود همه چیز دارد تمام میشود.
    اگر شوق آمدنت نبود اینجا چقدر سوت و کور بود!!
     

  • آخرین برگ سفرنامه ی باران این است:که زمین چرکین است
  • به قلم : باران | تو هم یه مهربون باش

    انتظار

    شنبه 87 بهمن 26 ساعت 12:12 صبح
    وقتی نگاهم به انتهای یک جاده ی مه آلود گره می خوردو اشک امان چشمهایم را میبرد دیگر روز و شب هی که بیایند و بروند زمان سر جای خودش نشسته معطل این داستان که آخرش معلوم نیست چه بر سرمان می آید و من هم که اینجا منتظرم مثل یک مجسمه ی گوشه گیر وسط میدان متروک یک شهر مرده که هیچکس حتی فکر دور زدنش را هم نمیکند ...
    خودت که میدانی
    اینها همه از جانب نیامدن توست......


  • آخرین برگ سفرنامه ی باران این است:که زمین چرکین است
  • به قلم : باران | تو هم یه مهربون باش

    سلام

    یکشنبه 87 بهمن 20 ساعت 6:30 عصر

    سلام به همه ی دوستان عزیز.امیدوارم اینجا بتونیم دوستای خوبی برای همدیگه باشیم و از نظرات و ایده هاتون بهره مندم کنین. تازه اومدم ها وبلاگ هوای بارانی را تنها نذارین.....فعلآ خدانگهدار...........



  • آخرین برگ سفرنامه ی باران این است:که زمین چرکین است
  • به قلم : باران | تو هم یه مهربون باش

    <      1   2   3   4      

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    .......
    سؤال مبهم تاریخ
    یک امتحان سخت
    باز باران
    خداحافظ دوستای خوبم
    [عناوین آرشیوشده]