باران،باز باران،شیشه پنجره را باران شست،از دل من اما چه کسی نقش ترا خواهد شست

بهمن 1387 - هوای بارانی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هوای بارانی

انتظار

شنبه 87 بهمن 26 ساعت 12:12 صبح
وقتی نگاهم به انتهای یک جاده ی مه آلود گره می خوردو اشک امان چشمهایم را میبرد دیگر روز و شب هی که بیایند و بروند زمان سر جای خودش نشسته معطل این داستان که آخرش معلوم نیست چه بر سرمان می آید و من هم که اینجا منتظرم مثل یک مجسمه ی گوشه گیر وسط میدان متروک یک شهر مرده که هیچکس حتی فکر دور زدنش را هم نمیکند ...
خودت که میدانی
اینها همه از جانب نیامدن توست......


  • آخرین برگ سفرنامه ی باران این است:که زمین چرکین است
  • به قلم : باران | تو هم یه مهربون باش

    سلام

    یکشنبه 87 بهمن 20 ساعت 6:30 عصر

    سلام به همه ی دوستان عزیز.امیدوارم اینجا بتونیم دوستای خوبی برای همدیگه باشیم و از نظرات و ایده هاتون بهره مندم کنین. تازه اومدم ها وبلاگ هوای بارانی را تنها نذارین.....فعلآ خدانگهدار...........



  • آخرین برگ سفرنامه ی باران این است:که زمین چرکین است
  • به قلم : باران | تو هم یه مهربون باش


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    .......
    سؤال مبهم تاریخ
    یک امتحان سخت
    باز باران
    خداحافظ دوستای خوبم
    [عناوین آرشیوشده]