پيام
+
خورشيد با همه ي ادعايش وقت غروب چقدر كم مي آورد.....سلام دوستان ...هواي باراني با ادعاي تو منتظر شما عزيزانه
اميد...
88/8/27
اميد...
سلام باران....دير به دير مياي
**باران**
كي شيطوني كرده مهدي؟؟؟
شقايق بانو
آخ جون دعوت.... شام ميدي؟!!!:دي
**باران**
شقايق منتظرم .....ميدوني اومدنت خوشحالم ميكنه....شامم ميديم
شقايق بانو
يادم باشه دوبار بيام دزفول نيام پيشت :دي... هر چي تو اومدي منم ميام!!! شما كه حرم نداريد قرار بذاريم!!!
**باران**
داري بد ميشي هااااا ....من كه گفتم دفعه بعد با اميد ميام.....
**باران**
راستي فردا تولد اميده
شقايق بانو
دوست دارم اذيتت كنم...ما هر كدومو كه اومدي حساب ميكنيم خواهر !!!! قدمتون روي چشم!
مسافري از ...
نه بابا شام كجا بود من رفتم خبري از شام نيست
**باران**
چي ميگي مهدي ..... من غذا رو سوزندم يا تو؟؟؟ شايدم اميد!!!!!
شقايق بانو
من شاهدم بعضيا از تنهايي قاط زده بودن اينجا هي شعر در وكردن مگه نه بهانه ؟ :دي
**باران**
روشن چشمت عزيزم....ايشالا به زودي دوباره ببينمت
**باران**
شام رو تو وبلاگ نميديم كه.....تشريف بياريد خونه در خدمت باشيم
شقايق بانو
مهدي يه كم خودتو تحويل بگير... نداشتيما خودش نيست!!!!
**باران**
مهدي ميخواي به من آشپزي ياد بدي؟؟؟ من دستپختم خيلي هم خوبه
شقايق بانو
اميدو ميگه باران!!!
**باران**
نميدونم والا ...... اميد كه اهل پخت و پز نيست .....فقط نيمرو بلده اونم به سختي
شقايق بانو
خب مهدي ميگه ميام يادش ميدم ديگه!
**باران**
اگه ميخواست ياد بگيره تو اين 5 سال از من ياد ميگرفت عزيزم.....ولي بازم امتحان ضرر نداره
**باران**
من ميرم .......به هر حال فرصت شد خوشحال ميشم نظرت رو درباره نوشته ام بدونم
شقايق بانو
باران من نفهميدم چي نو.شتي ! با آيكيوي من سازگار نبود (!!!!)
**باران**
بحث آي كيو نيست خانومي ......شايد الان حس و حالت برا خوندم مناسب نبوده
اميد...
هاي اينجا چه خبرا ؟؟؟؟طرفداراي من سمت راست